فهرست مطالب

نشریه سیاست دفاعی
پیاپی 90 (بهار 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/03/05
  • تعداد عناوین: 8
|
  • صفحه 7
    در شرایط حاضر موضوع قدرت یافتن بازیگران غیردولتی، به ویژه افزایش بی ثباتی در جهان اسلام و خشونت تکفیری ها تهدیداتی فوری و پیوسته در حال گسترش به حساب می آیند. نتیجه ی نهایی این امر ظهور مجموعه ای پیچیده از بحران هاست که با یکدیگر مرتبط بوده، و در غرب آسیا (خاورمیانه) و آفریقای شمالی متمرکز شده اند.
    این روندها به این معنا هستند که تهدید افراط گرایی قطعا در آینده ی نزدیک حادتر خواهد شد و خشونت تکفیری برای سال های آینده به اشکال مختلف ادامه خواهد یافت. این جنبش های افراط گرایانه آن قدر قدرتمند شده اند که شورش های بزرگ یا جنگ های داخلی پر تلفات برپا می کنند.
    این شرایط بخشی از هندسه جدید قدرت است که در حال شکل گیری در منطقه و جهان است. خلا قدرت، افول سلطه آمریکا بر منطقه، و نیز فرصت های جمهوری اسلامی ایران برای تثبیت قدرت منطقه ای خود از جمله ویژگی های هندسه جدید قدرت محسوب می شود.
    به رغم توافق هسته ای ایران و گروه 1+ 5، رویکرد آمریکا در قبال ج.ا.ایران حاصلی جز از هم گسیختگی راهبردی نداشته است، و به نظر می رسد که کشورمان در گسترش نفوذ راهبردی خود به دستاوردهای تدریجی اما قابل توجه دست یافته که به اختصار عبارتند از: کسب مزیت در رقابت راهبردی با آمریکا برای نفوذ درمحیط دفاعی- امنیتی عراق؛ پشتیبانی موثر از دولت بشار اسد در برابر آمریکا که تا کنون منجر به بقای دولت سوریه شده؛ حمایت نظامی از حزب الله لبنان در صحنه سوریه و طبعا تشدید تهدید رژیم صهیونیستی؛ کمک تسلیحاتی به حماس و گروه جهاد اسلامی فلسطین در غزه و هدایت فرایند سازش رژیم صهیونیستی- فلسطین؛ حمایت معنوی از جنبش شیعیان بحرین و حوثی ها در یمن؛ پیشرفت های قابل توجه ایران در توسعه موشک بالستیک متعارف، موشک کروز، سامانه های پهپاد و روباتیک، و توپخانه ی دوربرد، تسلیحات ناهمتراز دریایی و.... این قابلیت ها به حدی جدی است که آمریکا را وادار به استقرار شناورهای دفاعی موشکی بالستیک، تشویق دولت های خلیج فارس به خرید شناورهای دفاع موشکی بالستیک، و لحاظ کردن خرید سامانه ی دفاع موشکی ضدبالستیک تاد کرد.
    برای آمریکا به عنوان کشوری که تا همین اواخر تنها ابر قدرت جهان شناخته می شد، هیچ روش ساده یا آسانی برای مقابله با پیچیدگی های راهبردی مورد بحث وجود ندارد.
    دولت آمریکا با مجموعه ای عجیب از چالش ها روبرو شده است؛ چالش هایی که نمی تواند به آسانی آن ها را اولویت بندی کند، و مسلما امکان ساده سازی، دور زدن، و نادیده گرفتن آنها را نیز وجود ندارد. این چالش ها نیازمند تغییرات گسترده در راهبردهای منطقه ای به ویژه در ارتباط با جمهوری اسلامی ایران خواهند.
    از طرفی در صورتی که بخواهیم از فرصت های حاصل از دوره گذار قدرت در منطقه و جهان استفاده کنیم باید ماهیت و الزامات اساسی این دوره را بخوبی درک کنیم. باید براوردهای تهدیدات راهبردی را مرتب و بصورت پویا به روز کنیم، راهبرد های مستخرج از این براوردها را به طرح های شفاف پیوند زنیم، و ضمن تامین منابع لازم، و تعریف مشارکت راهبردی با حامیان خود، شاخص ها و روایت های قابل قبولی را برای سناریوهای مطلوب توسعه دهیم. باید آماده باشیم که مدام سناریوهای مورد نظر را با تغییرات محیطی همگام کنیم و بدانیم که روند وقوع تغییرات نه صرفا خطی و تکاملی، بلکه غالبا غیر خطی و تحولی خواهد بود. آنچه امروز بیش از همیشه نیاز داریم دست یابی به قابلیت چالاکی راهبردی ذهنی و عملی است، قابلیتی که در شرایط پیچیده و آشوب ناک امروز ضامن بقای بازیگران گوناگون محیط امنیتی جهان محسوب می شود. نشریه سیاست دفاعی بر آن است که به سهم خود الزامات دستیابی به این قابلیت را مورد بررسی قرار دهد.
  • سید محمد جواد قربی صفحه 9
    این مقاله در صدد است تا به بررسی مختصات قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در قانون اساسی بپردازد و در این مسیر، ژئوپلیتیک، تولیدکننده ها، ابزارها و منابع قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران را در پرتو اصول قانون اساسی مورد مداقه و کنکاش علمی قرار می دهد. یافته های پژوهش حاکی از این هستند که اولا، ژئوپلیتیک قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در منطقه ی جهان اسلام قابل شناسایی است؛ ثانیا، قدرت نرم به وسیله ی ابزارهایی نظیر رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی، الهام بخشی فرهنگی یا صدور فرهنگی انقلاب، علم و دانش و ارزش های سیاسی ترویج می شود؛ ثالثا، بر اساس اصول قانون اساسی، نهادهایی نظیر ولایت فقیه، خانواده، قوه ی مجریه و مردم از تولیدکننده های اصلی قدرت نرم محسوب می شوند؛ رابعا، منابع قدرت نرم را می توان در عرصه های اجتماعی و فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و علمی مشاهده نمود که برخی از مولفه های استخراج شده، عبارتند از: عدل، رشد فضائل اخلاقی، مبارزه با فساد و تباهی، توسعه و تحکیم برادری اسلامی و تعاون عمومی، موازین اسلامی، امر به معروف و نهی از منکر، استقلال فرهنگی، پاسداری از خانواده، وحدت فرهنگی جهان اسلام، نفی هرگونه ستمگری و سلطه پذیری، تامین آزادی های سیاسی و اجتماعی در حدود قانون، مشارکت عامه ی مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، تنظیم سیاست خارجی کشور بر اساس معیارهای اسلام، آرای عمومی، استقلال سیاسی، وحدت سیاسی جهان اسلام و حقوق یکسان سیاسی، پی ریزی اقتصاد صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت، استقلال اقتصادی، تامین اجتماعی، تامین نیازهای اساسی، برنامه ی اقتصادی، استفاده از علوم و فنون و تربیت افراد ماهر به نسبت احتیاج برای توسعه و پیشرفت اقتصاد کشور، و دفاع از حقوق همه ی مسلمانان، استفاده از علوم و فنون، بالابردن سطح آگاهی های عمومی، آموزش و پرورش، تسهیل و تعمیم آموزش عالی، تقویت روح بررسی و تتبع و ابتکار در تمام زمینه های علمی، فنی، فرهنگی و اسلامی از طریق تاسیس مراکز تحقیق و تشویق محققان و خودکفایی در علوم و فنون. تمرکز بر روی مولفه های فوق الذکر و توانمندسازی ملت می تواند استحکام ساخت درونی نظام ملی را شکل دهد و اقتدار ملی و ثبات همه جانبه را به ارمغان آورد.
    کلیدواژگان: قدرت نرم، قانون اساسی، جمهوری اسلامی ایران، ژئوپلیتیک، جهان اسلام، صدور فرهنگی، علم و دانش، ولایت فقیه، رسانه های ارتباطی
  • محسن اکبری، محمد دوستار، میلاد هوشمند چایجانی صفحه 57
    امروزه با نفوذ شبکه های اجتماعی مبتنی بر اینترنت در زندگی انسان ها، بسیاری از جنبه های زندگی بشر تحت تاثیر قرار گرفته است. این شبکه ها علاوه بر به وجود آوردن فرصت هایی که قبلا وجود نداشته اند، تهدیدات و مشکلات فراوانی را بر علیه کاربران خود نیز به وجود آورده اند؛ به گونه ای که این تهدیدات از طرفی به واسطه ی سایر کاربران این شبکه ها و از طرف دیگر، از جانب دولت ها و نهادهای وابسته به دولت های متخاصم بر کاربران تحمیل می شوند. بدین ترتیب، گستردگی کاربری از شبکه های اجتماعی مبتنی بر فضای مجازی نباید ما را از بررسی تهدیدات بالقوه ی این گونه فضاها غافل گرداند. بنابراین، مقاله ی حاضر به شناسایی و اولویت بندی این تهدیدات در عرصه ی امنیت ملی پرداخته است.
    این مقاله با بررسی ادبیات و پیشینه ی تحقیق و شناسایی انواع تهدیداتی که از سوی دولت ها و نهادهای وابسته به دولت های متخاصم بر کاربران تحمیل می شوند، این تهدیدات و معیارهای ارزیابی آنها را از نظر خبرگان با استفاده از تکنیک AHP اولویت بندی کرده است. بعد از این مرحله، با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی، تهدیدات را با توجه به معیارها اولویت بندی نمودیم.
    نتایج نشان داد که اهمیت معیارهای انتخاب تهدیدات به صورت پیچیدگی تهدید با رتبه ی اول، سرعت شیوع تهدید با رتبه ی دوم، مدت تهدید با رتبه ی سوم و وسعت و دامنه ی تهدید با رتبه ی چهارم می باشد. تهدیدات نیز به ترتیب اهمیت عبارت اند از آشوب های خیابانی، اختلافات قومی و منطقه ای، ترور فرهنگی، شایعه پراکنی، رصد اطلاعاتی جامعه و ویروس پراکنی. در پایان پیشنهاد هایی برای سیاست گذاران حوزه ی فناوری اطلاعات و ارتباطات کشور ارائه گردید.
    کلیدواژگان: شبکه های اجتماعی، تهدیدات شبکه های اجتماعی، تحلیل سلسله مراتبی
  • فرهاد قاسمی، بهاره پورجم صفحه 79
    اصولا مسابقه ی تسلیحاتی سابقه ای به اندازه تاریخ بشریت دارد و یکی از مهم ترین پدیده های تاثیرگذار بر الگوی روابط بین واحدهای تشکیل دهنده سیستم بین الملل محسوب می شود و به این دلیل امروزه نیزاز جمله یکی از مهم ترین موضوعات نظری و عملی در مطالعات بین المللی و منطقه ای به شمار می آید. در این راستا، نظم های منطقه ای به طور عام و نظم منطقه ای خاورمیانه به طور خاص، با چنین موضوعی روبرو می باشد لذا مقاله به دنبال بررسی این پرسش اساسی است که در منطقه ی خاورمیانه چه متغیرهای سبب شکل گیری مسابقه ی تسلیحاتی شده است و در این منطقه، رابطه ی بین دو متغیر مسابقه ی تسلیحاتی و ثبات راهبردی چگونه تعریف می شود؟
    در این مقاله باور بر این است که ناکارآمدی محیط راهبردی خاورمیانه علت اصلی مسابقه ی تسلیحاتی محسوب می شود و ثبات راهبردی پیش شرط رژیم کنترل تسلیحات در این منطقه می باشد. به دلیل عدم وجود ثبات راهبردی در منطقه ی خاورمیانه ضمن عدم شکل گیری رژیم امنیتی جامع رسمی مسابقه ی تسلیحاتی به عنوان یک واقعیت در این نظم منطقه ای محسوب می شود. برای بررسی این موضوع مقاله از روش مطالعه ی موردی با تقدم نظریه ی بهره می برد. ابتدا مدل نظری طراحی شده و بر اساس آن مسابقه ی تسلیحاتی در منطقه ی خاورمیانه مورد واکاوی قرار می گیرد.
    کلیدواژگان: مسابفه ی تسلیحاتی، منطقه ی خاورمیانه، محیط راهبردی، بی ثباتی راهبردی، قدرت مداخله گر
  • مصطفی دلشاد تهرانی، رضا جعفری صفحه 109
    راهبرد نظامی، مجموعه ای از فنون، هنرها و سیاست های هر کشور در به کارگیری نیرو های مسلح برای دستیابی به اهداف سیاسی و ملی است. فارق راهبرد نظامی کشورها، اهداف راهبردی آنهاست که با توجه به تفاوت های بینشی، ایدئولوژیکی، اخلاقی و... سیاستمداران، از هم متمایز می گردند. مقاله ی حاضر که از نظر هدف، بنیادی با ماهیتی کیفی است، کوششی جستارمحور در نهج البلاغه به منظور یافتن مولفه های اساسی راهبرد نظامی در آن است. اهمیت تحقیق از آن روست که راهبرد نظامی به عنوان اصلی اساسی در مدیریت نظامی، جایگاه ویژه ای در نهج البلاغه دارد. بر این اساس، انجام چنین تحقیقی پیرامون این منبع اسلامی ضروری ارزیابی گردیده، به ویژه آن که خلا پژوهشی در این زمینه مشهود است. نتائج تحقیق که به روش نظریه ی بنیادی و گردآوری کتابخانه ای حاصل گردیده، نشانگر آن است که مولفه هایی چون تقبیح جنگ و صلح گرایی، حق طلبی و عدالت خواهی، فرهیخته پروری و امنیت بخشی، وحدت مداری و آرمان گرایی، استفاده از نیروی دشمن علیه دشمن (راهبرد معکوس) و... از نهج البلاغه به دست می آید که موید فرضیه ی اصلی پژوهش مبنی بر وجود مولفه های راهبرد نظامی در نهج البلاغه است. راهبردی که رویکرد اصلی آن دفاعی است، لکن قابلیت تابندی و انعطاف لازم در شرایط مختلف رزمی و غیررزمی را دارا بوده و توانایی پاسخگویی به هر تهدید و تجاوز را خواهد داشت.
    کلیدواژگان: امام علی(ع)، نهج البلاغه، راهبرد، اهداف راهبردی، راهبرد نظامی
  • سلمان احمدوند، ایمان احمدوند صفحه 141
    تروریسم پدیده ای بغرنج است، حجم متراکمی از خشونت مرگبار که آثار ویرانگر سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی آن بسیاری از کشورها را درنوردیده است. تروریسم افزون بر ماهیت پیچیده دارای گونه های متنوعی است و هر بار به اقتضای اهداف تروریست ها و شرایط حاکم بر جامعه ی هدف، شکلی به خود می گیرد؛ از کشتار دسته جمعی گرفته تا گروگان گیری، هواپیماربایی، انفجار بمب و غیره. این که پدیده ی تروریسم به عنوان محرک تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جایگزین پدیده های سیاسی شناخته شده ای مثل انقلاب، جنگ، کودتا و شورش و... شده است، مساله ای قابل تامل است. در این مقاله پس از ارائه ی تعاریفی از ترور و تروریسم و بازخوانی رهیافت های تبیین گر آن در پرتو رویکردی ترکیبی به بررسی اعمال تروریستی گروه داعش (دولت اسلامی عراق و شام)، پرداخته و تلاش می شود تا از نقش و میزان اهمیت این رهیافت ها در تبیین و بازشناسی تروریسم رونمایی شود. یافته های پژوهش حاکی از آن است که داعش با حرکت در شکاف فرقه ای- عقیدتی حاکم بر عراق، اوضاع نابسامان سوریه و مداخله ی جنگ افروزانه ی برخی از دولت های منطقه، آمریکا و متحدانش، با پافشاری بر مواضع سلفی- تکفیری خود، در پی برهم زدن معادلات قدرت و احیای خلافت اسلامی است؛ مساله ای که رهیافت های پژوهش حاضر (طبیعی، فرهنگی، اقتصادی، مذهبی، سیاسی و منطقی- عقلانی)، هر یک به سهم خود متکفل تبیین آنند.
    کلیدواژگان: ترور، تروریسم، رهیافت، داعش
  • علی اکبر جعفری، سعید پیرمحمدی صفحه 175
    تلاش های منع اشاعه و کنترل تسلیحات را می توان در زمره ی ابزارهایی دانست که به منظور پیاده سازی راهبرد امنیت ملی آمریکا به کار می روند. از این زاویه، اثربخشی چنین سازوکارهایی را باید در پرتو ارتقای شفافیت، فراهم سازی امکان واپایش اقلام و فناوری های دومنظوره و محدودسازی هرگونه تلاش برای تولید و اشاعه ی سلاح های کشتارجمعی مورد توجه قرار داد. در این ارتباط، پژوهش حاضر با توجه به این پرسش که «سیاست منع اشاعه از چه اهمیت و جایگاهی در کابینه های بعد از جنگ سرد آمریکا برخوردار بوده است؟»، در صدد به آزمون کشیدن این فرضیه است که «رویکرد منع اشاعه در رفتار خارجی و امنیتی آمریکا در دوره ی بعد از جنگ سرد، از تداوم و تکامل خاصی برخوردار بوده که بر اساس آن ایالات متحده در راستای اجرایی نمودن راهبرد امنیت ملی خود، به دنبال اعمال نفوذ بر روند کلی حاکم بر کنترل صادرات و رژیم های بین المللی منع اشاعه می باشد». مقاله ی حاضر توصیفی- علی بوده و اطلاعات موردنیاز آن نیز از طریق منابع کتابخانه ای و جستجوی اینترنتی در پایگاه های معتبر جمع آوری گردیده و سپس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
    کلیدواژگان: منع اشاعه، مبارزه با تروریسم، نهادگرایی نولیبرال، رژیم های بین المللی، برتری جویی
  • ابوالقاسم طاهری، محمدصادق جوکار، مهدی طوسی صفحه 207
    مساله ی به کارگیری ذخایر گاز شیل، مبحثی راهبردی در عرضه ی انرژی است. وجه راهبردی این مساله به عنوان «تغییردهنده ی بازی» برای جمهوری اسلامی ایران این است که کشورهایی که می توانند بازارهای بالقوه ی گاز طبیعی و LNG ایران باشند (هند و چین)، به مبحث گاز شیل علاقه پیدا کرده اند و به دنبال آمریکا، سعی در تجاری کردن این فناوری دارند.
    فرضیه ی این پژوهش عبارت است از این که تجاری شدن گاز شیل در بازارهای سنتی جمهوری اسلامی ایران سبب تهدید امنیت ملی این کشور در بازه زمانی بلندمدت خواهد شد که با استفاده از الگوی نظری امنیتی شدن چند بعدی مکتب کپنهاک و بهره گیری از روش تحلیل راهبردی در تحلیل، آزمون خواهد شد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که روندهای تجاری شدن گاز شیل در بلندمدت می تواند: الف) اثرات سیاسی/ امنیتی: از طریق کاهش ارزش راهبردی منابع انرژی جمهوری اسلامی ایران برای مصرف کنندگان سنتی انرژی این کشور (وابستگی زدایی کشورهای چین و هند از گاز جمهوری اسلامی ایران) تسهیل پروژه ی تحمیل تحریم و اعمال فشار، تضعیف دیپلماسی انرژی صادرکنندگان گاز طبیعی متعارف از جمله جمهوری اسلامی ایران؛ ب) اثرات اقتصادی/ فنی: از طریق تاثیرگذاری بر کاهش قیمت ها و هم چنین کاهش حجم تقاضا برای انرژی صادراتی جمهوری اسلامی ایران و در نتیجه، کاهش درآمدهای صادرات انرژی جمهوری اسلامی ایران، غیراقتصادی شدن پروژه های بکر LNG با تغییر مسیرهای صادراتی فعلی، کاهش درآمدهای صادرات انرژی بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران تاثیر داشته باشد.
    کلیدواژگان: منابع نامتعارف، گاز شیل، امنیت ملی، امنیت تقاضا، جمهوری اسلامی ایران